تأمین مالی پروژهای یا همان (project finance) روشی برای تأمین بودجه پروژههای زیرساختی بلندمدت، پروژههای صنعتی و خدمات عمومی مثل ارتباطات و یا انرژی است که اغلب در قالبهای «مشارکت بخش عمومی و خصوصی»، «ساخت،بهرهبرداری و وگذاری» و نظایر اینها مورد استفاده قرار میگیرد. تأمین مالی پروژهای از ساختار مالی غیرقابل رجوع (Nonrecourse) یا با رجوع محدود (Limited Recourse) استفاده میکند. اقساط وام و سرمایهای که برای تأمین مالی پروژهای استفاده میشود، تنها از جریان نقدی تولیدشده توسط خود پروژه بازپرداخت میشود؛ به این معنا که بازپرداخت به جریان نقدی پروژه وابسته است.
با توجه به اینکه اجرای تأمین مالی پروژه ای نیازمند دقت، دانش تخصصی و تجربه عملی در زمینههای مالی و حقوقی است، بهرهگیری از مشاوره متخصصان در این حوزه میتواند نقش مؤثری در کاهش ریسکها و تضمین منافع طرفین ایفا کند. موسسه حقوقی کریمی و همکاران با تکیه بر تیمی مجرب و آشنا به فرآیندهای تأمین مالی، آماده ارائه خدمات مشاوره و تنظیم قراردادهای مرتبط با تأمین مالی پروژهها در حوزههای مختلف است.
در تأمین مالی پروژهای، ساختار مالی عمدتاً به جریان نقدی پروژه برای بازپرداخت وابسته است و داراییها، حقوق و منافع پروژه بهعنوان وثیقه ثانویه عمل میکنند. این روش تأمین مالی بهویژه برای بخش خصوصی جذاب است زیرا شرکتها میتوانند پروژههای بزرگ را خارج از ترازنامه (Off-Balance Sheet) تأمین مالی کنند، به این معنا که بدهیهای مربوط به پروژه در ترازنامه شرکت ظاهر نمیشود و بر رتبه اعتباری یا ظرفیت استقراض آن تأثیری نمیگذارد. بر همین اساس، نه کشور میزبان و نه بانیان پروژه هیچگونه تضمین و ضمانت مالی به وامدهندگان ارائه نمیکنند و حتی در صورت ارائۀ تضمینات، از تضامین محدود استفاده میشود.
تأمین مالی پروژهای در مقابل تأمین مالی شرکتی
تأمین مالی پروژهای و تأمین مالی شرکتی مفاهیم مهمی در دنیای تأمین مالی هستند. گرچه در هر دو روش از بدهی و سرمایه برای کمک به کسبوکارها در رسیدن به اهداف تأمین مالی خود استفاده میکنند، اما بسیار متفاوت هستند. تأمین مالی پروژهای میتواند بسیار سرمایهبر و پرریسک باشد و برای بازپرداخت به جریان نقدی پروژه در آینده وابسته است. از سوی دیگر، تأمین مالی شرکتی با تأکید بر ترازنامه شرکت، بر افزایش ارزش سهامداران از طریق استراتژیهای مختلف مانند سرمایهگذاری غیرمستقیم تمرکز دارد.
چرا شرکتها از تأمین مالی پروژهای استفاده میکنند؟
تأمین مالی پروژهای راهی است برای شرکتها تا پروژههای بلندمدت را تأمین مالی کنند. این شکل از تأمین مالی از ساختار مالی غیرقابل رجوع یا با رجوع محدود استفاده میکند. شرکتهایی که ترازنامه ضعیفی دارند، بیشتر تمایل دارند از تأمین مالی پروژهای برای تأمین نیازهای مالی خود استفاده کنند تا اینکه خودشان سرمایه جمعآوری کنند. این موضوع بهویژه برای شرکتهای کوچکتر و استارتاپهایی که پروژههای بزرگ در پیش دارند، صادق است.
تأمین مالی پروژهای چگونه شروع میشود؟
برای این نوع تأمین مالی، از «شرکت پروژه» یا همان «شرکتهای با هدف خاص» (SPV) استفاده میشود که برای مدیریت یک پروژه خاص ایجاد میشوند. بودجه مورد نیاز برای این پروژهها کاملاً بر اساس جریانهای نقدی پیشبینیشده تأمین میشود.
پایهگذاران این شرکتها حامیان مالی (بانیان) هستند که برخی از حامیان رایج تأمین مالی پروژهای شامل موارد زیر هستند:
– حامیان مالی: شامل سرمایهگذارانی هستند که به دنبال بازده بالای سرمایهگذاری خود هستند.
– حامیان صنعتی: شرکتهایی که علاقه استراتژیک به پروژه دارند، زیرا پروژه با کسبوکار اصلی آنها همراستا است.
– حامیان دولتی: شامل دولتها و نهادهای ذیصلاح است.
پروژههای خارج از ترازنامه یعنی چه؟
در تأمین مالی پروژهای، بدهی پروژه معمولاً در یک شرکت فرعی نگه داشته میشود و در ترازنامه سهامداران تلفیق نمیشود. این امر تأثیر پروژه بر بدهی موجود و ظرفیت بدهی سهامداران را کاهش میدهد و سهامداران میتوانند از ظرفیت بدهی خود برای سرمایهگذاریهای دیگر استفاده کنند. ذکر این نکته مهم است که اگرچه استقراض از نوع خارج از ترازنامه، اثری بر ترازنامه نمیگذارد ولی به هرحال در صورتحسابهای رسمی شرکتها بیان میشود و امری محرمانه تلقی نمیشود.
دولتها نیز ممکن است از تأمین مالی پروژهای برای خارج نگه داشتن بدهی و تعهدات پروژه از ترازنامه خود استفاده کنند تا فضای مالی کمتری اشغال شود. فضای مالی مقدار پولی است که دولت میتواند فراتر از آنچه در حال حاضر در خدمات عمومی مانند سلامت، رفاه و آموزش سرمایهگذاری میکند، خرج کند.
تأمین مالی پروژهای غیرقابل رجوع
وقتی شرکتی در بازپرداخت وام نکول میکند، تأمین مالی قابل رجوع به وامدهندگان حق کامل بر داراییها یا جریان نقدی سهامداران میدهد. در مقابل، تأمین مالی پروژهای، شرکت پروژه شبیه به شرکت با مسئولیت محدود عمل میکند و متعاقباً الزامی به رعایت مادۀ 96 قانون تجارت نیز نخواهد بود. اگر شرکت پروژه در پرداخت اقساط وام نکول کند، رجوع وامدهندگان عمدتاً یا کاملاً به داراییهای پروژه، از جمله تضمینهای انجام کار، تضمین عملکرد و اوراق قرضه، محدود میشود.
میزان بدهی غیرقابل رجوع با هزینههای سرمایهای بالا، دورههای وام طولانی و جریانهای درآمدی نامطمئن مشخص میشود. ارزیابی این وامها نیازمند مهارتهای مدلسازی مالی و دانش عمیق از حوزه فنی زیربنایی است. برای کاهش ریسک، وامدهندگان معمولاً نسبت وام به ارزش (loan to value ratio) را در وامهای غیرقابل رجوع به 60 تا 70 درصد محدود میکنند. در نتیجه، وامگیرندگان با استانداردهای اعتباری سختگیرانهتری مواجه میشوند و وامها نرخ بهره بالاتری نسبت به وامهای قابل رجوع دارند که نشاندهندۀ ریسک بیشتر آنهاست. به همین خاطر ملاک اصلی برای تامین کننده منابع مالی، «اقتصادی بودن طرح» است و چنانچه مطالعات امکان سنجی (feasibility study) و طرح کسب و کار (business plan) نشان دهندۀ اقتصادی بودن پروژه باشد، گام بلندی برای جذب سرمایه برداشته میشود.
ریسکهای مرتبط با تأمین مالی پروژهای چیست؟
برخی از ریسکهای مرتبط با تأمین مالی پروژهای شامل ریسک حجم، ریسک مالی و ریسک عملیاتی است. ریسک حجم میتواند به تغییرات عرضه یا مصرف، رقابت یا تغییرات در قیمت محصول نسبت داده شود. تورم، نرخ ارز و نرخ بهره اغلب منجر به ریسک مالی میشوند. عملکرد عملیاتی یک شرکت معمولاً ریسک عملیاتی تعریف میشود، مانند هزینه مواد اولیه و نگهداری، و غیره.
در نظام حقوقی ایران، نشریۀ 874 به شماره بخشنامۀ 596255/1402 با عنوان «راهنمای انتخاب الگوی مشارکت عمومی-خصوصی» استفاده از تأمین مالی غیرقابل رجوع شناسایی شده است. همچنین، طبق نشریه 717 با عنوان «راهنمای انتخاب روش تدارک پروژه، روش تأمین مالی پروژهای بهطور ضمنی تحت شمول ماده 3 قانون تشویق و حمایت از سرمایهگذاری خارجی قرار گرفته است. در این ماده، تأکید بر این است که بازگشت سرمایه و منافع باید صرفاً از عملکرد اقتصادی خود طرح حاصل شود و همچنین سرمایهگذاری نباید تحت تضمین دولت، بانکها و شرکتهای دولتی قرار بگیرد که این نکات پیشتر بهعنوان ویژگیهای این نوع روش تأمین مالی مورد بررسی قرار گرفتهاند.تأمین مالی پروژهای نوعی تأمین مالی است که برای پروژههای بزرگ و بلندمدت مانند بهبود زیرساختهای بزرگ یا توسعههای صنعتی مناسب است. این روش به جریان نقدی پیشبینیشده آینده پروژه برای بازپرداخت وابسته است و رجوع محدودی دارد. این امکان را به شرکتها میدهد تا پروژههای بزرگتر را بدون تأثیر منفی بر ترازنامه خود انجام دهند.
تأمین مالی پروژهای ممکن است به دلیل وابستگی به جریانهای درآمدی آینده، ریسکهای بیشتری داشته باشد. با این حال، این روش راهی برای تأمین مالی کسبوکارها در بخشهایی ارائه میدهد که تأمین مالی شرکتی سنتی ممکن است کارآمد نباشد یا حتی گزینهای نباشد.
در تأمین مالی پروژهای قراردادهای متنوعی وجود دارد که حقوق و تکالیف مالی و حقوقی گوناگونی برای طرفین ایجاد میکنند؛ دقت در نگارش و تنظیم مفاد این قراردادها نقش تعیینکنندهای در روند پیشرفت پروژه و پیشگیری از اختلافات احتمالی در آینده دارد. بهرهگیری از خدمات حقوقی حرفهای، میتواند فرایند انعقاد قرارداد را به شکلی هدفمند و امن هدایت کند. موسسه حقوقی کریمی و همکاران با تکیه بر دانش روز و شناخت دقیق ساختارهای حقوقی ایران، آماده است تا در تمامی مراحل این مسیر، از منافع شما محافظت نماید.
